رکن دوم هم توحید کلمه است. ملتهاى مسلمان باید با هم متحد شوند. امروز یکى از بزرگترین مصائب دنیاى اسلام این است که دشمنان اسلام کارى کردهاند که آنچه باید وسیلهى اتحاد مسلمین شود - یعنى وجود دشمن، وجود صهیونیستهاى غاصب - وسیلهى اختلاف آنها شده است! کارى کردهاند که بعضى از دولتهاى مسلمان، این را وسیلهاى براى قرار گرفتن در مقابل برادران خود بکنند و حقیقتا اختلاف به وجود آید؛ در حالى که بودن چنین دشمنى در قلب کشورهاى اسلامى، باید مسلمانان را به هم نزدیک کند؛ جبههى واحد تشکیل دهد و ید واحد به وجود آورد. این گناه هم به دخالت و دستاندازیهاى استکبار برمىگردد. اگر حمایتهاى استکبار و در رأس آنها امریکا از اشغالگران فلسطین و تروریستهاى بینالمللى، که در قلب کشورهاى اسلامى متمرکز شدهاند - یعنى همین حاکمان فعلى دولت جعلى اسرائیل - نبود، قدرت ماندن نداشتند. الان هم همینطور است. دشمن وسوسه مىکند. از اول انقلاب هم مىکرده است؛ مخصوص امروز هم نیست. از اول انقلاب، شایعه ساختند، حرف درست کردند و پىدرپى دم از اختلافات زدند. امروز هم مثل اوقات دیگر است. همیشه هم ارادهى ملت و ارادهى مسؤولان دلسوز و علاقهمند و دلباختگان به اسلام و به عبودیت خدا، بر همهى اینها فائق شده است. امروز هم به فضل الهى فائق خواهد شد. دنیاى اسلام باید به سمت چنین وحدتى حرکت کند. وحدت، یعنى همدلى و اتحاد بر اصول.
وحدت مردم، یعنى نبودن تفرقه و نفاق
من بر روى «وحدت ملى» تأکید بیشترى دارم؛ به خاطر اینکه امنیت هم ناشى از وحدت است. اگر وحدت نباشد، امنیت ملى هم به خطر مىافتد و ایجاد ناامنى مىشود. منظور ما از وحدت چیست؟ یعنى همهى مردم یکسان فکر کنند؟ نه. یعنى همهى مردم یک نوع سلیقهى سیاسى داشته باشند؟ نه. یعنى همهى مردم یک چیز را، یک شخص را، یک شخصیت را، یک جناح را، یک گروه را بخواهند؟ نه؛ معناى وحدت اینها نیست. وحدت مردم، یعنى نبودن تفرقه و نفاق و درگیرى و کشمکش. حتى دو جماعتى که از لحاظ اعتقاد دینى مثل هم نیستند، مىتوانند اتحاد داشته باشند؛ مىتوانند کنار هم باشند؛ مىتوانند دعوا نکنند. یکى از عواملى که این وحدت را خدشهدار مىکند، مفاهیم مشتبهى است که دائما در فضاى ذهنى مردم پرتاب مىشود. هر کس هم به گونهاى معنا مىکند؛ یک عده از این طرف، یک عده از آن طرف؛ جنجال و اختلاف غیرلازم درست مىشود! البته دشمن در همهى این مسائل سود مىبرد و به احتمال زیاد در این مسائل - یا در همهاش، یا در بعضىاش - دست هم دارد. این را ما نمىتوانیم ندیده بگیریم.
من از همهى گروهها، از همهى جمعیتها، از همهى آحاد مردم، از عموم ملت ایران و جوانان - که البته خدا از ملت ایران و از جوانان راضى باشد؛ حقیقتا بهترین نقش را شما همیشه در همهى احوال نشان دادید - خواهش مىکنم که مراقب فریب دشمن باشند. الان هم هیچ گله و شکوهاى از مردم نیست؛ شکوه از کسانى است که بایستى افکار مردم را جهت بدهند؛ اما گاهى به وظایفشان عمل نمىکنند و یا آشنا نیستند. وحدت مردم، اتحاد قلبى مردم، اتحاد روحى مردم، محبت مردم، وفاق مردم حول نظام اسلامى، حول احکام مقدسهى اسلام، حول قانون اساسى - که قانون اساسى هم منطبق بر احکام اسلامى است - حول قوانین کشور - که لااقل اغلب آنها منطبق بر قوانین اسلامى است؛ اگر نگوییم همهاش منطبق است - «وحدت ملى» را تشکیل مىدهد.